مرگ؛ آخرین نوای شمشال "قاله مه ره"
دیگر از قاله مه ره نفسی بر نمی آید تا در شمشالش بدمد و از تلخی های سرزمین کردستان ناله سر دهد و از بمباران حلبچه و سردشت و انفال(عملیاتی که در جریان آن بیش از 180 هزار کرد در کردستان عراق به دست رژیم بعث کشته شدند)حکایتهایی سوزناک بنوازد .
گوسفندی می دهد و شمشالی می گیرد
"قادر عبدالله زاده" که به خاطر روحیه وشخصیت آرامش از سوی یکی از شیوخ کردستان "قاله مه ره" خوانده شد، در اوایل زمستان سال 1304 در روستایی به نام کولیج در شهرستان بوکان در خانواد ه ای که همگی در نواختن شمشال دستی توانا و نفسی طلایی داشتند.
قاله مه ره خیلی زود، آن هم در سالهای کودکیش عاشق شد. رقیبی سر سخت مانع وصالش می شد.
خودش می گوید: «عاشق شِمشال سید شده بودم. چند بار رفتم پیشش و بهش پیشنهاد خرید شمشالش را دادم اما قبول نکرد. پس از مدتی مریض شد و مرد. من هم شِمشالش را از پسرش با یک راس گوسفند که آن زمان ۵ قِران قیمت داشته معاوضه کردم.»
بدین ترتیب آخرین نوازنده شمشال ،شمشالش را می یابد و تا آخرین دقایق عمرش به مانند بخشی از وجودش همیشه همراهیش می کرد. روزها در لای آستینش و شب ها در زیر بالشش می گذاشت.
ساز ناکوک روزگار
اما براستی شمشال چیست که "قاله مه ره" را این چنین دلباخته خود کرد؟ شمشال یکی از سازهای اصیل و قدیمی در کردستان است. با شش سوراخ در سطح آن. از آلیاژی زرد رنگ ساخته می شود با نواهایی پرشور و هیجانی که از طبیعت کوهستانی کردستان سرچشمه می گیرد.
گویا نواهایی که این نوازنده چیره دست می نواخت، چندان به گوش چرخ روزگار خوش نیامد که این چنین روزگار زندگی را بر او سخت گرفت.
دوران جوانی و نوجوانیش را چوپانی کرد و تنها خریدار هنرش گوسفندانش بودند . "قاله مه ره" بقیه عمرش از راه نواختن شمشال برای رهگزران کوی و برزن کسب روزی می کرد.
هر روز صبح با عصایی در دست به خیابان "کهنه" شهر بوکان می رفت و شمشال می نواخت اما نه از بهر دل بلکه از بهر پول. فقر و بی پولی به او این اجازه را نداد تا هزینه سفرش را تامین کند تا جایزه بین المللی که از آن خود کرد، دریافت کند.
گنجینه متحرک موسیقی کردی
گرچه "قاله مه ره" می گوید برای فراگیری نحوه شمشال نواختن در محضر هیچ استادی شاگردی نکرده است اما به مرور زمان به یکی از بزرگان این عرصه تبدیل شود و موفق به کسب عنواین مختلفی شد :
1- 1993جایزه آلمان به بهترین و اصولیترین نوع نینوازی (وی جایزه سال ۱۹۹۳ خود را به دلیل فقر مالی نتوانست دریافت کند.)
2- ۲۰۰۳جایزه مردم بوکان به کاک قادر
3- 2002 جایزه ویژه انفال «پیره میرد» را به خاطر یک عمر فعالیت هنری در شهر سلیمانیه کردستان عراق را دریافت کرد.
نصیب "قاله مه ره" از این دنیای خاکی، تنها یک باب خانه ی یک طبقه در کوچه ای بن بست و خاکی در حاشیه شهر بوکان است.
در دنیای هنر ، "قاله مه ره" گنجینه ای متحرک است ، شمشالی داشت که می گقت بیش از یک قرن قدمت دارد و دریایی از موسقی کردستان را که در سینه اش محبوس کرده است. خودش می گوید: 170 "مقام "را حفظ کرده است.
او گرچه سواد نداشت اما بیشتر آهنگهای فولکلور را که با نامهای «بیت»، «بند»، «هوا»، «حیران» و «گورانی» که داستانهای عاشقانه و منظومههای حماسی کردستان است را اجرا میکرد .
محمد رضا درویشی محقق برجسته موسیقی نواحی ایران، می گوید: «قالهمهره» یکی از گنجینههای بیبدیل موسیقی ناب کردستان و ساز قدیمی شمشال به شمار میرود.
درویشی از "قاله مه ره"برای شرکت در جشنواره موسیقی نواحی ایران در کرمان دعوت بهعمل میآورد تا در کنار نوازندگی ساز شمشال و مزین کردن جشنواره موسیقی نواحی کرمان، در سازهای بادی مشاور هیأت داوران نیز باشد.
"قاله مه ره" با بیتخوانها وخوانندگانی چون «محمد بیتان»، «محمد آغا»، «علی کردار« و «عزیز شاهرخ» برنامههایی را اجرا و ضبط کرده است .
آخرین نوای زندگی قاله مه ره
"قاله مه ره" گرچه سالها بود که حال و هوای جوانی را از یاد برده است اما تا زمستان سال 1387 به طور مداوم به کار نوازندگی شمشال میپرداخت.
در اواسط بهار 1388 به دلیل سکته مغزی چشمانش را از دست داد و تنها چیزی که او در این شرایط فراموش نکرد تنها همدم زندگیش, شمشالش است. وصیت کرد به موزه کردستان عراق در هولیر (اربیل) اهدا شود.
سرانجام قاله مه ره ر ساعت 20/11 دقیقه شب پنجشنبه 31 اردیبهشت 1388 در سن 84 سالگی در منزل شخصی خود در خیابان استاد هیمن کوچة لاچین 15 آخرین نوای زندگیش را نواخت و در کنار حسن زیرک برای همیشه آرام گرقت.