رخصت
شمایی ;که به دیگران دروغگو خطاب میکنید یکی نیست بهتون بگه آخه عزیز من تو خودت چقدر راست گفتی تاحالا (یه سوزن بخودت زدی تا حالا که میخوای میخ طویله بجای جوالدوز بزنی بمن یا دیگران و بمردم ..نه جون من زدی !! ؟؟
آه اي همه آرزوهاي من ... اينک بنگريد
اي که همه سرابيد وخراب
اينک بنگريد ... که نمي شکنم
مي ايستم ... پايدار ... استوار
تافرودآرندخنجرفريب خويش
آنانکه دوستند...آنانکه يارميداند خودرادر خيال
آري آري فرود آريد خنجر نامردمي وکين خويش ... بر پشت باورساده من
و باز هم بنگريد که من زپاي نمي افتم
نمي شکنم ... مي ايستم ... بنگريد
از اونا که بعدا مینویسند : اخرش هم یکی پیدا نشد دست مارو بگیره بگه .. چتــــــــــه ... ببره امامزاده داود حالمون خوب بشه
اینم از حال و روز ما چه چیزا میگیم این روزا که بد هوای رفتن دارم .. سخت
دو روز بعد نوشت : آی ... کسی نفهمید من چی میگم ؟ متوجه نشدین گویا ... نمی نویسم تا از قلمم تعریف کنید و شعرهام رو براش به به وچه چه راه بندازید یا برام آرزو کنید که فلان بشم و بهمان و و و .. کسی انگار حرف منو انگار نمی فهمه یا شایدم ...
شعر من باصدای خود خودم
http://s1.picofile.com/file/6365762572/HE58301.mp3.html
و اینجا http://s1.picofile.com/file/6329896376/HE58401.mp3.html
در پناه مهر