چاکرم . خب رقص داریم تا رقص . یه مدل رقص هست مُدل شیلنگ تخته انداختن و ادا اطوارای دخترونه س که یه مردِ آریایی انجام میده که خب در این مواقع اون مرد و باید از سه زاویه ک - د . اما بعضی وقتام هست مثل این فرنگیا . اونوریا . دست و میگیرن و یه ساعت از غرب میرن شرق و شرق میرن راست و ته تکنیکشونم یه چرخش صد و هشتاد درجه ای هست و فینیش . خب این دومی و هستم . تو اونورش نشسته باشی و تنها باشی و منتظر. هستم . البته فکر نکنم هیج وقت پاشم . یعنی تا یکی نیاد سقلمه بزنه و بلند نکنه و بگه بوزینه اون منتظرته باز باورم نمیشه یکی منتظره . ولی خب برمم تو یدون از اونا هستم که چایی معطلِ قند . ولت نمی کنم . ول نمی کنم . لعنتی بیشترِ این رفتارای این پسره ی ریغو شبیه به منه . مخصوصا اونجاش که جای اینکه مثلِ همه دست و بزاره رو باس نِ دختره کذاشت رو شونه ش . من تا حالا این مدلی با هیج بزغاله ی دلبری نرقصیدما . کلا نرقصیدم جه برسه فرنگیش آخه . ولی جالبه این رفتار برام آشنا بود . گفتم این گوساله منم . رفتارش انگار تو وحودِ من تعریف شده بود و یه روزی یه جایی تو هر دنیایی که این صحنه برام اتقاق بیوفته قریب به یقین همین حرکت و می زدم . راستی این باباهه یکی از به تخ م م ترین باباهای جهانِ هستیه . بابای همین پسر ریغوعه . یعنی محشره به ابلفضل .کلن هجی به هیج جاش نیست . از اون باباهای تعطیل و البته پایِ عشقه .
شبا سرد شده . چند شبه . این دست و پا زدنه گرما خیلی لذت بخشه . داره جوون میده . لاکردار . آخراشه . داره تموم میشه .هرجقدم بپیچه به پَر و پامون دیکه فایده ای نداره . زورش نمی رسه . داره تموم میشه . داره میره تا ما زندگی رو شروع کنیم . اگر مونده باشه . شبت قشنگ . مهربون . روزت قشنگ . مهربون .